طرقبـــــــــــــه
جمعه بعد از جلسه آل یاسین رفتیم طرقبه با مامان جون واکی جون دیر رفتیم و زود برگشتیم تو راه حالت بد شد نمیدونم چرا !!!!! ولی گلاب بروتون بالا اوردی برای عصرانه سیب زمینی با روغن قلم گاو برات سرخ کردم مامان جون که میگفت روغن قلم براش سنگین بوده سر دلش سنگینی کرده برای همینم بالا اورده بالاخره بعدش حالت خوب شد وسر حال شدی فکر کنم واقعا سنگین بود برات!!! کلی آلوچه خوردی و بعدشم یکم بستنی خوردی حالا از اون روز هر وقت چیزی رو که دوست نداری بهت میدم بخوری میگی نه مامان جون برام سنگینه!!!! اینم منم عکساشو تازه امروز اپلود کردم واسه همینم دیرتر این پستو گذاشتم اینجام رفته بودیم بستنی بخوریم جاتون خالی خیلی خوشگذشت...
نویسنده :
مامان جونی
13:27